راهیان

کوی دوست

مطالب با رتبه بالا

  • دانللود شب های قدر همراه با متن (5.00)
  • سخنرانی تکان دهنده حاج آقا حاج آقا قرائتی ()
  • برجام را پاره کنند آن را آتش می زنیم ()
  • حکایتی عبرت آموز ()
  • شعر امام زمان ()

رتبه

    • خانه 
    • تماس  
    • ورود 

    داستان مرد شامی و امام حسن

    01 تیر 1395 توسط يحيي زاده

     

    مرد شامی تازه به شهر رسیده بود و در کوچه های مدینه قدم می گذاشت. او متوجه سواری شد که از دور می آمد و رهگذران سلامش نموده و به احترامش راه باز می کردند.
    مسافر از آنان پرسید: این سوار کیست که این گونه گرامیش می دارید؟!
    گفتند: او حسن بن علی بن ابی طالب علیه السلام می باشد.
    با شنیدن این نام، مرد چهره در هم کشید و غضبناک به سوی سوار رفت. مقابل او ایستاد و شروع به سرزنش نمود. تا توانست ناسزا گفت و بدگویی نمود و سخنان ناروا بر زبان جاری ساخت.
    آن سوار نورانی ابتدا سکوت نمود و به انتظار ایستاد تا مرد مسافر دشنام گویی خویش را به پایان برد، آن گاه به مهربانی لبخندی بر لب آورد و چنین سخن آغاز نمود:
    ای پیرمرد! به گمانم غریبی! گویا دچار اشتباهی شده ای! اکنون اگر از ما رضایت و حلالیت بطلبی تو را عفو خواهیم نمود؛
     
    اگر چیزی بخواهی عطایت می کنیم؛
    اگر طالب رشد و هدایت باشی ارشادت می کنیم؛
    اگر مرکبی بخواهی آن را به تو می بخشیم؛
    اگر گرسنه هستی غذایت می دهیم؛
    اگر برهنه باشی تو را می پوشانیم؛
    اگر حاجتمندی حاجتت را روا می سازیم؛
    اگر از وطن رانده شده باشی پناهت می دهیم؛
    اگر نیازی داشته باشی نیازت را برآورده می سازیم؛
    اکنون بهتر است وسایلت را به خانه ی ما بیاوری و تا پایان سفرت با ما زندگی کنی، زیرا منزل ما وسیع است و اسباب رفاه و آسایش در آن فراهم می باشد…
    جملات مهر آمیز امام ادامه داشت و مروارید اشک پی در پی بر گونه های مرد شامی می غلطید.
    سخن امام به پایان رسید. مرد شامی با چشمان اشک آلود گفت: شهادت می دهم تو خلیفه ی خدا بر زمین هستی و حقیقتا خداوند بهتر می داند رسالت خود را در کدام خاندان قرار دهد. پیش از این که شما را از نزدیک زیارت کنم بزرگ ترین دشمن من بودید و پس از این دیدار کسی را بیشتر از شما دوست نمی دارم.
    ***
    آری مرد شامی که سالیان سال تحت تأثیر تبلیغات سوء بنی امیه زیسته بود بنا بر القائات آن قوم پلید، اهل بیت علیهم السلام را دشمن می داشت و بر خود لازم می دانست که به آن بزرگواران ناسزا گویی کند، لکن امام حسن مجتبی علیه السلام -این کریم اهل بیت- قدم پیش نهاد و به نور ولایت و حکمت، زنگار جهل مرد را زدوده و چراغ معرفت را در قلب او روشن ساخت. به او فهماند که امام خلیفه ی خداوند در بین بندگان بوده و هر آن چه مورد نیاز ایشان است اعم از نعمات مادی و کمالات معنوی در محضر او موجود بوده و می توان از آستانش طلب نمود.
    مرد شامی چه زود این نکته را گرفت و فهم کرد و امام و پیشوای واقعی خود را شناخت و دست تمسک به دامان او برد.
     
    مگر نه این که امروز نیز این سمت و مقام را مصداقی هست که خلیفه ی خداوند در زمین و منبع خیر اوست؟!
     
    بی شک او کسی نیست جز صاحب و مولای ما امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف.
    اگر گرسنه باشیم چه گرسنه ی طعام، چه گرسنه ی حکمت و نصیحت؛
    اگر تشنه باشیم خواه تشنه ی آب سرد و گوارا، خواه عطشناک زلال معرفت؛
    اگر برهنه باشیم از هر تجمل و زینت و آویزه های مادی یا از فضایل و مکارم اخلاقی؛
    برای همه ی نیازهای مادی و معنوی ما در نزد او پاسخی هست و کریمانه عهده دار احتیاجات ماست.
    اگر رحل اقام افکنیم در سایه سار حضورش، خانه ی سخاوتش وسیع و اسباب آسایش در آن فراهم است.
    پس چرا ما چنین سرگردان و وامانده و حیرت زده بر جای مانده ایم؟!
    چرا تشنه و گرسنه و برهنه و گم گشته ی کوره راه های سردرگمی شده ایم؟!
    چرا دست هایمان تهی مانده است؟!
    چرا سراغی از آستانش نمی گیریم؟!
    چرا از او چیزی نمی خواهیم؟!
    چرا دردمند و اندوهگین و افسرده و دلخسته ایم؟!
    چرا نشان منزل و مهمان سرایش را گم کرده ایم؟!
    چرا مدام دست حاجت ما به سوی اغیار دراز است؟!
    چرا از آبشخورهای آلوده می آشامیم و نان از دست ناکسان می گیریم؟!
    چرا به آستانش زانو نمی زنیم و شرح رنج و درد و نیاز خود را با او نمی گوییم؟!
     
    آیا او خلیفه ی خدا در بین ما نیست؟!
    آیا چون اجداد گرامیش کریم و بزرگوار نمی باشد؟!
    آیا آغوش محبت او همواره به سوی ما گشوده نیست؟!
    آیا او برای بندگان خدا پدری مهربان نیست؟!

    https://www.google

     

    مطلب قبلی
    مطلب بعدی
     3 نظر

    کلیدواژه ها: سرزنش سکوت مرد شامی مهربانی

    موضوعات: مناسبتی لینک ثابت

    نظر از: رحیمی [عضو] 
    • محدثه بروجرد

    با سلام و تبریک ایام مبارک ذی الحجه
    عیدتان مبارک ،نفس تان مطیع امر حضرت رب

    ▶️
    به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم
    باز نام تو شده باعث تجدید حیاتم

    بیم گرداب به دل داشتم اما تو رسیدی
    که شدی “ساحل امن من و کشتی نجاتم”

    باز از فرط عطش خشک شده کام من،آری
    تشنه ام؛تشنه ی لبهای عطش ناک فراتم

    باید احرام ببندم به طواف حرم تو
    من که در صحن تو در موقف دشت عرفاتم

    با دعای عرفه دست مرا کاش بگیری
    مات و مبهوت نمایان شدن جلوه ی ذاتم

    با تو هر لحظه مجسم شده یک روضه به چشمم
    باز گریان تماشای قتیل العبراتم
    سیدعلیرضا شفیعی

    یا علی علیه السلام

    1395/06/21 @ 23:09
    نظر از: حيدري [عضو] 
    • بهاردلها

    سلام دوست عزیز
    ممنون از متن زیبا و دلنشینتون
    خوشحال میشم به وبلاگ ماهم مراجعه کنید
    http://blog-208.kowsarblog.ir/

    1395/05/05 @ 09:48
    نظر از: نورالهدی [عضو] 
    • نورالهدی

    با سلام خدمت دوست عزیزم
    میلادامام حسن مجتبی علیه السلام مبارک باد
    مطلبت عالی بود

    1395/04/01 @ 19:50


    فرم در حال بارگذاری ...

    فید نظر برای این مطلب

    آذر 1404
    شن یک دو سه چهار پنج جم
     << <   > >>
    1 2 3 4 5 6 7
    8 9 10 11 12 13 14
    15 16 17 18 19 20 21
    22 23 24 25 26 27 28
    29 30          
    هر زمان افطار خود با آب که وا می کنم دیده هایم را فقط از اشک دریا می کنم علت بیچاره گی ام را خودم فهمیده ام کم سحرها با خدای خویش نجوا می کنم آن قدر بیچاره هستم می نشینم روز و شب در گناه افتادن خود را تماشا می کنم جای این که مایۀ آرامش آقا شوم با معاصی خون به قلب زار آقا می کنم

    آمار

    • امروز: 123
    • دیروز: 86
    • 7 روز قبل: 599
    • 1 ماه قبل: 952
    • کل بازدیدها: 23395

    کاربران آنلاین

    کاربران تصادفی

    مطالب با رتبه بالا

    • دانللود شب های قدر همراه با متن (5.00)
    • سخنرانی تکان دهنده حاج آقا حاج آقا قرائتی ()
    • برجام را پاره کنند آن را آتش می زنیم ()
    • حکایتی عبرت آموز ()
    • شعر امام زمان ()

    رتبه

      آخرین نظرات

      • رحیمی  
        • محدثه بروجرد
        در داستان مرد شامی و امام حسن
      • رحیمی  
        • محدثه بروجرد
        در شعر امام زمان
      • رحیمی  
        • محدثه بروجرد
        در کلیپ آیت الله جوادی آملی در مورد وصیت نامه امام علی
      • حيدري  
        • بهاردلها
        در داستان مرد شامی و امام حسن
      • مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم  
        • مدرسه علمیه امام خمینی (ره)-رباط کریم
        در دانللود شب های قدر همراه با متن
      • آوا  
        • حجره
        در دانللود شب های قدر همراه با متن
      • سیده فوزیه موسوی  
        • یازینب(س)
        در دانللود شب های قدر همراه با متن
      • نورالهدی  
        • نورالهدی
        در داستان مرد شامی و امام حسن
      •  
        • شاهپسند
        در بهترین رفیقان
      • نورالهدی  
        • نورالهدی
        در شعر امام زمان
      • سیده فوزیه موسوی  
        • یازینب(س)
        در حکایتی عبرت آموز
      • سیده فوزیه موسوی  
        • یازینب(س)
        در حکایتی عبرت آموز
      •  
        • شاهپسند
        در برجام را پاره کنند آن را آتش می زنیم
      •  
        • شاهپسند
        در سخنرانی تکان دهنده حاج آقا حاج آقا قرائتی
      • حضرت زینب سلام الله علیها میناب  
        • حضرت زینب میناب
        در برجام را پاره کنند آن را آتش می زنیم
      • نورالهدی  
        • نورالهدی
        در بصیرت
      • نورالهدی  
        • نورالهدی
        در شعر زیبای ماه رمضان
      •  
        • رنگ خدا
        • مدرسه معصومیه قیدار
        در امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
      • متین  
        • مدرسه علمیه کوثر ورامین
        در شعر زیبای ماه رمضان
      • پشتیبانی کوثر بلاگ  
        • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
        • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ
        در شعر زیبای ماه رمضان
      • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
      • تماس